چکیده

 

لُری زبان رایج مردم لُر در غرب و جنوب غرب ایران است. لُری را برخی زبانی جداگانه از زیرشاخه زبانهای ایرانی در نظر می‌گیرند. اما با توجه به اینکه لری در بین زبانهای ایرانی بیشترین نزدیکی را به فارسی دارد، برخی مانند دهخدا آن را لهجه‌ای از فارسی در نظر گرفته‌اند. نام این زبان در کتابهای تاریخی قدیمی نیامده‌است و ظاهراً زبان مردمان این ناحیه شاخه‌هایی از پهلوی و فارسی در نظر گرفته می‌شده‌است.

عموماً زبان لُری را با کُردی و لکی مقایسه می‌کنند. این امر به علت خویشی و همزیستی لُرها، لک‌ها و کردها در یک منطقه‌است. اما بر اساس تقسیمات زبانشناختی، لری جزو گروه جنوبی زبانهای ایرانی است و قرابت آن با فارسی بیشتر است. لری و فارسی امروزی هر دو بازمانده‌های فارسی میانه هستند .

با توجه به نزدیکی میان زبان فارسی و لری ، در این مقاله سعی شده است که بررسی مقابله ای در سطح زمان افعال میان زبان فارسی و گویش لری سوقی (از زیر شاخه های لری جنوبی) انجام گیرد.

 

مقدمه

امروزه لُری همانند فارسی به عنوان یکی از زبانهای جنوب غربی ایران رده بندی می‌شود. الف)لری شمالی: 1- لکی: لکی پیشکوه (الشتری، دلفانی و کوهدشتی) و لکی پشتکوه 2- کلهری 3- ملکی 4- بدره ای 5- هندمینی ب)لری میانی: 1- خرم آبادی 2- بروجردی و ثلاث (سیلاخوری ، ملایری، نهاوندی، تویسرکانی و ...) 3- بالاگریوه ای (میر، پاپی و ...) ج)لری جنوبی: 1- بختیاری (چهارلنگ و هفت لنگ) 2- کهگيلویه : (دهدشتی، بویراحمدی، ممسنی، لیراوی و ...)

گویش وَران لُری

مردمان بخش‌هایی از ،همدان،کرمانشاه،ایلام،لرستان،خوزستان،[چهارمحال و بختیاری]،کهکیلویه و بویراحمد،نورآباد ممسنی و بوشهر به گویشهای گوناگونی از لری صحبت می‌کنند. گویشوران لری در عراق نیز دیده شده‌اند. گویشهای لکی در بخشهایی از عراق، همدان، کرمانشاه،ایلام و لرستان به کار می رود همچنین لری خرم آبادی عمدتاً در خرم آباد، جنوب لرستان، پلدختر و جنوب غرب لرستان (جنوب کوهدشت) به کار می‌رود. بختیاری در شرق لرستان در مناطق الیگودرز و دورود و نیز در استان چهارمحال و بختیاری صحبت می‌شود. گویش بروجردی در بروجرد، ملایر و سربند اراک دیده می‌شود.

گویش سیلاخوری، در روستاهای دشت سیلاخور محدوده بروجرد تا دورود به کار می‌رود و تفاوت چندانی با لری خرم آبادی ندارد. لری پشتکوهی در ایلام دیده می‌شود و لری فیلی در ایلات جنوب و جنوب غرب لرستان کاربرد دارد.

 

با اين مقدمه، به تفاوت لهجه هاي مختلف گويش لري را در مناطق مختلف پي مي بريم. اساس كار بنده بررسي مقابله اي انواع افعال در گويش لري سوقي (يكي از زير شاخه هاي لري دهدشتي كه خود از گويش هاي لري جنوبي مي با شد) با زبان فارسي معيار است.

 

انواع فعل ها

 

 

1- زمان گذشته

گذشته ساده: در زبان فارسي، زمان گذشته ساده از اضافه شدن شناسه به بن ماضي فعل  ساخته مي شود. مانند:

 

رفت + - م = رفتم ræftæm) ) 

 

در گويش لري(منطقه ي سوق كهگيلويه) تفاوت ساختاري ديده نمي شود ، فقط از لحاظ تلفظ با

فارسي متفاوت است .مانند:

 

رفت + -᾿م = رفتم (ræftυm)

 

رفت +ی= رفتی

 

ر  ()

 

رفت + یم= رفتیم (ræftim)

 

رفت + ين= رفتین(ræftin)

 

رفت + ـ ن = رفتن(ræften)

 

 

اين قاعده تقريبا در مورد كليه ي افعال يكسان است، با اين تفاوت كه بعضي افعال داراي ساختاري كمابيش متفاوت نسبت به زبان فارسي هستند.مانند فعل هاي نشستن ،ديدن يا خوابيدن

 

نشس +-᾿م = نشسم (neshæsυm)

 

دير +-᾿م = ديرم (dirυm)

 

در فعل "خوابيدن "حرف "ر " به بن ماضي فعل، هنگام گرفتن شناسه اضافه مي شود.

 

خوسي +(ر) -᾿م = خوسيرم( (xaυsirυm

 

 

در فعل "شنفتن" به معناي شنيدن صداي  - به ابتداي فعل اضافه مي شود.مانند:

 

ا+شنفتم = اشنفتم (eshnυftυm)

 

 

 

گذشته ي استمراري: در زبان فارسي، اين زمان از اضافه شدن كلمه ي "مي" به بن ماضي فعل ساخته مي شود.مانند:

 

مي + گفت + -́ م = مي گفتم ((migυftæm

 

در گويش لري ، به جاي "مي" از "اي" استفاده مي شود و ساختاري مشابه با زبان فارسي دارد.

 

اي + گفت +-᾿م = اي گفتم (igυftυm)

 

 

گذشته ي نقلي: در زبان فارسي از اضافه شدن شناسه هاي ام، اي،است و..... به صفت مفعولي

 (بن ماضي+ ه ) ساخته مي شود. مانند:

 

رفته + ام = رفته ام (ræfteæm)

 

 

اين زمان در گويش لري مورد استفاده قرار نمي گيريد.معمولا  هنگام تقابل با فارسي از گذشته  ساده استفاده مي شود.

 

 

 

 

 

گذشته ي بعيد: در زبان فارسي از اضافه شدن اشكال مختلف فعل "بودن"به صفت مفعولي

ساخته مي شود.

 

رفته + بودم = رفته بودم ræfte bυdæm) (

 

در گويش لري تفاوت عمدتا در نوع تلفظ مي باشد.صفت مفعولي به شكل ياد شده ساخته مي شود ولي تلفظ آن به جاي - ، -́ مي باشد. فعل "بودن" هم به شكل " بيرن" به كار مي رود.

 

رفته + بيرم = رفته بيرم (ræftæ birυm)

 

گذشته ي التزامي:  در زبان فارسي، با اضافه شدن اشكال مختلف فعل " باشيدن" به صفت مفعولي اين زمان ساخته مي شود.  

 

رفته + باشم = رفته باشم(ræfte bashæm)

 

 

در گويش لري به جاي فعل "باشيدن" ، از اشكال مختلف فعل كم كاربرد "بودن" استفاده مي شود. مانند:

رفته + بوم = رفته بوم (ræftæ bυm)

 

 

2-زمان حال (مضارع)

مضارع اخباري: در زبان فارسي اين زمان، با اضافه شدن "مي" به بن مضارع افعال ساخته مي شود. مانند:

مي + رو + - م = مي روم ( ( mirævæm

 

در گويش لري ، باز تفاوت به تلفظ كلمات بر مي گردد. مانند:

 

اي + رو + - م = ايروم (irævυm)

 

مضارع التزامي: در زبان فارسي از اضافه شدن حرف "ب" به بن مضارع فعل ساخته مي شود. مانند:

ب + رو+- م = بروم (berævæm)

در گويش لري ، تنها صداي فتحه ي " و"  به ضمه تبديل مي شود.

 

ب + رو +- م= بروم (berævυm)

 

مضارع مستمر: در زبان فارسي با اضافه شدن صرف هاي مختلف بن مضارع فعل "داشتن"به فعل مضارع اخباري، زمان فعل به مضارع مستمر تبديل مي شود. مانند:

 

دار+ - م+ مي+ رو+ - م = دارم مي روم((daræm mirævæm

 

 

در گويش لري ، همانند مثال هاي بالا تفاوت تلفظ بيشتر به چشم مي خورد.

 

دار + - م + اي +رو +- م = دارم ايروم((darυm irævυm

 

 

3- زمان آينده: در زبان فارسي ،براي ساخت فعل خواهيدن با مضارع التزامي به كار مي رود. مانند:

 

مي + خواه +- م + ﺑروم = مي خواهم بروم((mixahæm berævæm

 

ساختار گويش لري:

اي + خو + م + بروم = ايخوم بروم((ixom berævυm

 

همانطور كه در اين مثال مشاهده مي كنيد ، شناسه اي كه به بن فعل (خو) چسبيده بدون صدا و

ساكن مي باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتیجه گیری

 

بررسی مقابله ای گویش لری و زبان فارسی نشان داد که زبان فارسی و لری همانطور که ذکر شد نزدیکی بسیار دارد. طبق بعضی نظرات موجود زبان لری از بازمانده های زبان فارسی میانه و زبان فارسی رایج در دوران قبل از اسلام می باشد. همانطور که مقایسه ها نشان داد بیشتر اختلافات موجود میان این دو زبان در تلفظ کلمات است و حتی بررسی های دهه های اخیر نشان می دهد که لری بیش از پیش به فارسی نزدیک شده است و پیش بینی می شود که این اختلافات باز هم کمتر شود وبرخی هم معتقدند که لری در حال نابود شدن است. با توجه به ضعف کار در زمینه ی دستور و ساختار زبان شناسی لری هنوز قسمت های زیادی از سطوح زبان شناسی آن، تعریف نشده باقی مانده است. همانطور که در این مقاله نیز تصریح شد با توجه به گستردگی دسته بندی ها تعمیم دادن ، تعریف یک قانون و نتیجه گیری در لری بسیار مشکل است.